pdf رمان بغض پاییز از ساناز رمضانی در 527 صفحه ژانر عاشقانه
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رمان
pdf رمان بغض پاییز از ساناز رمضانی در 527 صفحه ژانر عاشقانه با کیفیت عالی
خلاصه رمان
پسرك دل بست به تيله هاى آبى چشمانش … دلش لرزيد و ويران شد. دخترك روحش ميان قبرستان دفن شد و جسمش در كنار ديگرى، با جنينى در بطن!!
خلاصه رمان بغض پاییز
مردمک های لرزان چشمان روشنش، دوخته شده بود به کاغذ پیش رویش. دست دراز کرد و از روی پیشخوان برداشتش! باور جواب آزمایش برایش سخت بود. خیلی سخت. لبان خشک شده و رنگ پریده اش را برای خروج اصوات، فاصله داد. بعد از تلاشی مضاعف و جان کندنی فراوان، زیر لب تشکری کرد و بیرون آمد.
با ریزش اولین باران پاییزی، دلش ضعف رفت. لحظه ای دلش سراسر حسرت شد. ای کاش پدر و مادرش بودند و در این لحظات همراهی اش می کردند. غرق در افکارش بود که با برخوردن به جسمی، شانه سمت راستش عقب رفت. تعادلش را از دست داد و بر روی زمین افتاد. به طور غریزی کف دستانش را حائل بدنش کرد تا صدمه ای نبیند.
– آخ…!!!
دستان و زانوهایش شرع به سوزش کرد.
– حالتون خوبه خانم؟
نگاهش اول به جین گلی و پاره شده اش افتاد و بعد چشمان خاص و قامت مردی که تا کمر خم شده! ابروهایش در هم گره خورد، با همان اخم خواست بلند شود که دستی بازویش را گرفت و کمکش کرد. دستش را با حرص از دست مرد خارج کرد.
– ولم کنین!
موهای بور و بلندش را با آن دستان زیبا و ناخن های طراحی شده اش پشت گوش فرستاد. بی آنکه حواسش به یک جفت چشم هیز باشد!